کالای بد عمومیpublic badواژههای مصوب فرهنگستانکالایی که استثناناپذیر و غیراختصاصی است و بر رفاه عمومی تأثیر منفی میگذارد
گاجفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= لوچ: ◻︎ اُخ اُخی برداشتی ای گیجِ گاج / تا که کالای بدت یابد رواج (مولوی: ۶۰۳).
کالالغتنامه دهخداکالا. (اِ) کالای . رخت و رخوت . (برهان ). اسباب . (برهان ) (غیاث ). اسباب خانه . اثاث البیت . (غیاث ) (مهذب الاسماء). دربای است خانه و مردم . مَحاش . (منتهی الا
غالب کردنفرهنگ انتشارات معین(لِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - پیروز کردن ، غلبه دادن . 2 - (عا.) کالای بد را با نیرنگ و حقه به خریدار به جای کالای خوب فروختن .
کاجلغتنامه دهخداکاج . (ص ) کاژ. لوچ . احول . دوبین : اخ اخی برداشتی ای گیج کاج تا که کالای بدت یابد رواج . مولوی .این قضا را هم قضا داند علاج عقل خلقان در قضا گیج است و کاج .مو
اخفرهنگ فارسی عمید / قربانزادههنگام شادی، غم، درد، و تٲسف گفته میشود: ◻︎ اخاخی برداشتی ای گیجگاج / تا که کالای بدت یابد رواج (مولوی: ۶۰۳).