کَافَّةًفرهنگ واژگان قرآنهمگي (کلمه کافة به معناي احاطه ، و ماخوذ است از کافة الشيء که به معناي آخرين حد و کناره هر چيز است که وقتي به آنجا رسيديم ديگر از پيشروي بيش از آن خودداري ميکني
کافةلغتنامه دهخداکافة. [ کاف ْ ف َ ] (ع ص ) مؤنث کاف ّ. بازدارنده . رجوع به کاف ّ و ماده ٔ بعد شود.
کافةلغتنامه دهخداکافة. [ کاف ْ ف َ ] (ع ق ) بمعنی همه ، صاحب «مزیل الاغلاط» نوشته است که این لفظ در عربی منون استعمال شود، لیکن در فارسی بی تنوین (و با کسره ٔ اضافه ) آید. (آنند
کافه رستورانلغتنامه دهخداکافه رستوران . [ ف ِ رِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) جای عمومی برای صرف غذا و نوشابه . رجوع به رستوران شود.