کاغفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. صدای کلاغ.۲. (اسم مصدر) آواز؛ ناله؛ فریاد.۳. (اسم مصدر) نشخوار.= کاغکاغ: [قدیمی] بانگ کلاغ: ◻︎ ای گرفته کاغکاغ از خشم ما همچون کلاغ / کوه و بیشه جای کرده چ
کاغلغتنامه دهخداکاغ . (اِ) آتش باشد که به عربی نار گویند. (برهان ). اسم است از کاغیدن بمعنی ناله و فریاد. شایداین معنی از بیت ذیل مولوی بغلط استنباط شده باشد ودرین بیت بمعنی نا
کاغ کاغلغتنامه دهخداکاغ کاغ . (اِ صوت ) بانگ و آواز کلاغ را گویند. (برهان ) (غیاث اللغة). بانگ و مشغله ٔ کلاغ . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) (اوبهی ). بانگ کلاغ . (جهانگیری
کاغ کاغلغتنامه دهخداکاغ کاغ . (اِ صوت ) بانگ و آواز کلاغ را گویند. (برهان ) (غیاث اللغة). بانگ و مشغله ٔ کلاغ . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) (اوبهی ). بانگ کلاغ . (جهانگیری