کاسیوپهلغتنامه دهخداکاسیوپه . [ پ ِ ] (اِخ ) قاسیوپه . (قاموس الاعلام ترکی ). مراءة ذات الکرسی . ذات الکرسی . کرسی . صورت فلکی مجاور قطب شمال که همیشه مقابل دب اکبر و ستاره ٔ قطبی
کاسیوپهلغتنامه دهخداکاسیوپه . [ ی ُ پ ِ ] (اِخ ) قاسیوپه . (قاموس الاعلام ترکی ). ملکه ٔ افسانه ای حبشه مادر «اندرومد» که پس از بدرود حیات در میان صور فلکی جای گرفت . (علم الاساطیر
کاسواهلغتنامه دهخداکاسواه . [ کاس ْ ] (اِخ ) از قرای معظم آوه . (نزهة القلوب ج 3 ص 63). || از دیه های وزوا. (ص 140 تاریخ قم ). ظاهراً همان «کاسوا» است که ذکرش گذشت .
کاسوره دهلغتنامه دهخداکاسوره ده . [ رَ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیران ، بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 58هزارگزی باختری مهاباد و 5هزارگزی شوسه خانه به نقده . کوهستانی و سردسیر س
ذاتالکرسیCassiopeia, Casواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی بارز شمال آسمان که نماد ملکه کاسیوپیا در افسانههای یونان است