کار کشیدنلغتنامه دهخداکار کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ](مص مرکب ) کار کشیدن از کسی ؛ او را بکار واداشتن .
اعتصابفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدست از کار کشیدن گروهی از کارگران یا کارمندان برای اعتراض یا رسیدن به هدفی خاص.