کار خارقالعادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی عاده، کار بزرگ و چشمگیر، کارستان، معجزه، کار معجزهآسا، شاهکار، استادی عجیب، جادوگری، نمایش محیرالعقول، دراماتورژی حماسه، دلاوری
نمونۀ کمالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کمال، اسوه، ابرمرد، انسانوالا شاهکار آفرینش سرمشق، الگو، مدل، استاندارد، الگوی نخستین، سرمشق شاهکار، کار خارقالعاده
پیروزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل نصر، نصرت، فتح، غلبه، استیلا، شکست دادن، شکست، انقیاد، حمله ورود بُرد، مات دستاورد، بُرد، سود شاهکار، کار خارقالعاده
جادوگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب جادو، سِحر، افسون، افسونگری، ساحری، چشمبندی، مارگیری، مهارت، کار خارقالعاده، معجزه، شعبده، تردستی نیرنگ، حیله، فریب دیوخویی وودو، احضار ارواح، غیب
استدراجفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. فریب دادن؛ مکر؛ نیرنگ.۲. (تصوف) به عذاب نزدیک کردن بنده بهوسیلۀ خداوند.۳. انجام کار عجیب و خارقالعاده مانندِ سِحر و جادو بهوسیلۀ کافر.
کرامتفرهنگ نامها(تلفظ: ke(a)rāmat) (در تصوف) کاری خارقالعاده ، که به دست اولیا انجام میگیرد ؛ داشتنِ صفات پسندیده ، بزرگواری ، شرافت ، بخشندگی ، سخاوت ؛ (در قدیم) احترام ، عز