لغتنامه دهخدا
کف . [ ک َف ف / ک َ ] (ع اِ) پنجه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ) (مهذب الاسماء) (زمخشری ) (غیاث ). دست ، یا دست تابند دست ، گویند «مد الیه کفَّه ُ لیسأله » یا راحت باانگشتان .گویند از آن بابت کف گفته اند که تن را از آزار نگ