کارگزار 2forwarder 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصیت حقیقی یا حقوقی که به نیابت از فرستنده ترتیب حمل کالا و تشریفات اداری مربوط به آن را بر عهده میگیرد
اتحادیۀ کارگریlabour union 2, trade union 2واژههای مصوب فرهنگستانسازمانی متشکل از دستمزدبگیران و حقوقبگیران که با هدف کمک و حمایت متقابل و چانهزنی جمعی با کارفرمایان تشکیل میشود متـ . اتحادیه 2 union 2
مباشرتفرهنگ انتشارات معین(مُ ش رِ) [ ع . مباشرة ] (مص ل .) 1 - پیشکاری . 2 - کارگزاری . 3 - همکاری . 4 - همدستی .
عاملفرهنگ انتشارات معین(مِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) عمل کننده . 2 - کارگزار، کسی که امور مالی یا ملکی کس دیگر را اداره کند. 3 - والی ، حاکم . 4 - در قدیم بزرگترین مأمور وصول مالیات . 5 -
آژانسفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] ( اِ.) 1 - نمایندگی . 2 - کارگزار. 3 - بنگاه (فره ) ؛ ~ خبری مؤسسه ای که خبر را جمع و منتشر می کند.