26 فرهنگ

1141 مدخل


ترجمه مقاله

کارگزار

kārgozār

١. انجام‌دهندۀ کار.
٢. کسی که از طرف دیگری کاری را اداره می‌کند.
٣. واسطۀ دادوستد یا انجام یافتن کاری.
٤. مٲمور دولت یا حکومت.
٥. نمایندۀ یک مؤسسه یا شرکت در شهر دیگر.

پیشکار، عامل، مامور، مباشر، متولی، ناظر، وکیل

agent, broker, executor, factor