کارنولغتنامه دهخداکارنو. [ ن ُ ] (اِخ ) (سادی ) فرزند «هیپولیت ». مهندس و رجل سیاسی ، متولد درلیموژ به سال 1837 م . منتخب ریاست جمهوری به سال 1887. وی بر اثر یک هرج و مرج مربوط ب
کارنولغتنامه دهخداکارنو. [ ن ُ ] (اِخ ) لازار. کنوانسیونل فرانسوی ، متولد در نوله . وی دانشمندی ریاضی دان و از واضعین علم هندسه ٔ جدید و عضو کمیته ٔ نجات عمومی بود.و هم اوست که چ
کارنونتوملغتنامه دهخداکارنونتوم . (اِخ ) در قدیم شهری بود در کنار رود دانوب (طونه ) در طرف شرقی وینه ٔ حالیه ، که معبد مهر در آنجا بر پا بود. (یشتها، تفسیر استاد پور داود ج 1 ص 410 و
کارنوتلغتنامه دهخداکارنوت . (اِخ ) قوم قدیم «گل » در عصر ژول سزار که در سرزمین «شارتر» اقامت داشتند.
چرخۀ کارنوCarnot cycleواژههای مصوب فرهنگستانچرخهای ترمودینامیکی که از چهار فرایند برگشتپذیر متوالی، شامل دو فرایند بیدررو و دو فرایند همدما، تشکیل شود
کارنونتوملغتنامه دهخداکارنونتوم . (اِخ ) در قدیم شهری بود در کنار رود دانوب (طونه ) در طرف شرقی وینه ٔ حالیه ، که معبد مهر در آنجا بر پا بود. (یشتها، تفسیر استاد پور داود ج 1 ص 410 و