کارتکسفرهنگ انتشارات معین(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - قفسة کشوداری که در کشوهای آن کارت های مربوط به مشخصات کتاب ها، مجلات و مانند آن ها نگه داری می شود. 2 - کارتی که روی آن زمان ورود یا خر
کاراکسلغتنامه دهخداکاراکس . (اِخ ) شهری بوده وصل به پیل کاسپین که سر دره ٔ خوار حالیه باشد و بنا بر تحقیقاتی که بعمل آمد شهر کاراکس در جائی بوده که حالا ایوان کیف است . (و باید دا
کارتکلغتنامه دهخداکارتک . [ ت ِ ] (سنسکریت ، اِ) در سنسکریت کارتیکه ، یکی از شهور (ماههای ) هندی قدیم . رجوع به تحقیق ماللهند بیرونی ص 106، 107، 181، 201، 206، 250، 285، 287، 289
کارتکیولغتنامه دهخداکارتکیو. [ ت ِ ] (اِخ ) سنسکریت کرتیکیه در اساطیر دینی هند فرزند مهادیو است . رجوع به تحقیق ماللهند ص 27 شود.
کارشکستهلغتنامه دهخداکارشکسته . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کارکشته . ذلول . مذلل در عمل : لاذلول ؛ نه کارشکسته ؛ ای مذللة بالعمل . (تفسیر ابوالفتوح رازی ).