کارراه اندازلغتنامه دهخداکارراه انداز. [ اَ ] (نف مرکب ) کسی که کار دیگران را انجام دهد. کسی که در پیشرفت امور دیگران کمک کند. کارراه انداز قوی ؛ وِشکَردَه . (از سبک شناسی ج 2 ص 302).
کارراه اندازلغتنامه دهخداکارراه انداز. [ اَ ] (نف مرکب ) کسی که کار دیگران را انجام دهد. کسی که در پیشرفت امور دیگران کمک کند. کارراه انداز قوی ؛ وِشکَردَه . (از سبک شناسی ج 2 ص 302).
تبلتواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) پَلمَک. گونه ای رایانۀ کوچک که در کف دست (به انگلیسی palm) جا می شود. «پلمه» واژه ای پارسی است که در دهخدا نیز آمده است. رایانه لوحی که
صفحة لمسی خازنیcapacitive touch screenواژههای مصوب فرهنگستانصفحهای که در آن محل تماس انگشت کاربر با اندازهگیری اختلاف بار الکتریکی مشخص میشود