کاربراتورفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدستگاهی که سوخت اتومبیل را با هوا مخلوط و برای سوختن آماده میکند.
گرمکن کاربراتورcarburetor heater/ carburettor heater, carburetor air heaterواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که، با استفاده از گرمای خروجی موتور، از تشکیل یخ در لولة ونتوری کاربراتور جلوگیری میکند متـ . سامانة گرمایش کاربراتور carburet(t)or heat
یخزنی کاربراتورcarburetor icing/carburettor icingواژههای مصوب فرهنگستانیخزنی ناشی از افت فشار لولة ونتوری در کاربراتور که به کاهش موضعی دما منجر میشود
موتور کاربراتوریcarburetor engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که در آن، بهجای تزریق سوخت، مخلوط شدن سوخت و هوا در داخل کاربراتور انجام میشود
گرمکن کاربراتورcarburetor heater/ carburettor heater, carburetor air heaterواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که، با استفاده از گرمای خروجی موتور، از تشکیل یخ در لولة ونتوری کاربراتور جلوگیری میکند متـ . سامانة گرمایش کاربراتور carburet(t)or heat
موتور کاربراتوریcarburetor engineواژههای مصوب فرهنگستانموتوری که در آن، بهجای تزریق سوخت، مخلوط شدن سوخت و هوا در داخل کاربراتور انجام میشود
یخزنی کاربراتورcarburetor icing/carburettor icingواژههای مصوب فرهنگستانیخزنی ناشی از افت فشار لولة ونتوری در کاربراتور که به کاهش موضعی دما منجر میشود
ژیگلورفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاستوانۀ سوراخداری در کاربراتور اتومبیل که بنزین به میزان لازم از آن عبور میکند.