کاراکترفرهنگ انتشارات معین(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - شخصیت ، منش . 2 - هریک از اشخاص معرفی شده در یک داستان ، نمایشنامه یا فیلم نامه .
کاراکتاکوسلغتنامه دهخداکاراکتاکوس . (اِخ ) قهرمان برِتون ، پادشاه سیلورها. وی از برُتانی در مقابل فرماندهان امپراتور کلود (قلودیوس ) دفاع کرده و در حدود سال 54 درگذشت .
charدیکشنری انگلیسی به فارسیکاراکتر، زغال، جسم زغال، کار روز مزد و اتفاقی، تبدیل به زغال کردن، انجام دادن، نیمسوز شدن، کردن، نیم سوز کردن