وسترنفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوعی فیلم با صحنههای زدوخورد و تیراندازی که نمایشگر زندگی کابویهای غرب امریکا است.
شبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، چوپان، گلهچران رامکنندۀ حیوانات وحشی کفترباز گاوچران، کابوی، مهتر غازچران
اشرفلغتنامه دهخدااشرف . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) شریفتر. مهتر.- اشرف مخلوقات ؛ آدمی . || گاه عنوان و صفت شخص یا مکان مقدس باشد: حضرت اشرف . جناب اشرف . نجف اشرف . || بلندتر از هر چی
ارثلغتنامه دهخداارث . [ اِ ] (ع مص ) میراث یافتن . (تاج المصادر بیهقی ). میراث بردن : انا نحن نرث الارض و من علیها و الینا یرجعون . (قرآن 40/19). بعضی بطریق ارث دست در شاخی ضعی