ژلغتنامه دهخداژ. (حرف ) ژی یا زاء معقوده و یا زاء فارسی . نشانه ٔ حرف چهاردهم از حروف تهجّی است و در حساب جُمَّل نماینده ٔ عدد نیست (مگر اینکه قائم مقام زاء باشد) و در حساب ت
ژلاتینیgelatinous, jellylike, gelatine likeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بافت مادۀ غذایی دارای ژلاتین یا شبیه به آن
ژلاتینی شکللغتنامه دهخداژلاتینی شکل . [ ژِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود.
ژلاتینی شدنgelatinizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند به هم خوردن نظم مولکولی درون ریزدانههای نشاسته براثر حرارت دادن آن در آب
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است