ژدوارلغتنامه دهخداژدوار. [ ژَدْ / ژُدْ ] (اِ) جدوار است که ماه پروین باشد و آن داروئی است مشهور و جدوار معرّب آن است . (برهان ). جدوار. (مخزن الادویه ). رجوع به جدوار شود.
ژوارزلغتنامه دهخداژوارز. [ رِ ] (اِخ ) بِنیتو. نام رئیس جمهور مکزیک . مولد سان پابلوگلاتائو در سال 1806 و وفات به مکزیکو در سال 1872 م .
ژیرارلغتنامه دهخداژیرار. (اِخ ) ژان باتیست . او را در اصطلاح کلیسا لوپر گره گوار گویند. نام عالم علم تعلیم و تربیت سویسی ،متولد در فریبورگ بسال 1765 و متوفی بسال 1850 م .
ژیرارلغتنامه دهخداژیرار. (اِخ ) لابه گابریل . نام دستوردانی از مردم فرانسه ، متولد در مونت فراند (پوی -دو-دوم ) (1677-1748 م .).
اورامان تختلغتنامه دهخدااورامان تخت . [ اَ ت َ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش زراب شهرستان سنندج . حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : از طرف شمال بخش مریوان ، از جانب جنوب باختر اورامان لهو
ژدوارلغتنامه دهخداژدوار. [ ژَدْ / ژُدْ ] (اِ) جدوار است که ماه پروین باشد و آن داروئی است مشهور و جدوار معرّب آن است . (برهان ). جدوار. (مخزن الادویه ). رجوع به جدوار شود.