ژوکفسکیلغتنامه دهخداژوکفسکی . [ ک ُ ] (اِخ ) والنتین . نام خاورشناس معروف روسی از شاگردان ویکتور رُزن . وی در امر مدفن فردوسی تتبعاتی کرده و آن را درحوالی مشهد طوس تمیز داده و محلی
ژوکفسکیلغتنامه دهخداژوکفسکی . [ ک ُ ] (اِخ ) واسیلی . نام شاعر روسی متولد در نزدیکی تولا بسال 1783 و متوفی در بادِن -بادن بسال 1852 م .
احمدلغتنامه دهخدااحمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) حمّادی سرخسی . مؤلف کشف المحجوب آرد (چ ژکوفسکی ص 216) که : وی مبارز وقت و مدّتی رفیق من بود و از کار وی عجائب بسیار دیدم . وی از جوانمرد
بیرم علیخانلغتنامه دهخدابیرم علیخان . [ ب َ رَ ع َ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) در ناحیه ٔ جنوبی مرو قدیم قلعه ای است بسیار قدیمی بطول 900 ذرع و عرض 600 ذرع که بنا بگفته ٔ ژوکوفسکی آخرین کار ب
خاص الخاصلغتنامه دهخداخاص الخاص . [ خاص ْ صُل خاص ص ] (ع اِ مرکب ) گروهی که در سیر و سلوک ببالاترین مقام رسیده اند : پس علم الیقین بمجاهدت و عین الیقین بمؤانست و حق الیقین بمشاهدت ب
زالمانلغتنامه دهخدازالمان . (اِخ ) پروفسور کارلوس زالمان مستشرق شهیر روسی در قرن 19 است . وی در 1887 م . کتاب معیار جمالی تألیف شمس الدین محمد فخری را بطبع رسانید و در «متفرقات آ
اصحاب صفهلغتنامه دهخدااصحاب صفه . [ اَ ب ِ ص ُف ْ ف َ ] (اِخ ) اصحاب الصفة. مهمانان اسلام بودند که در صفه ٔ مسجد نبی (ص ) شب میگذاردند و آن سایه پوشی بود پیش مسجد. و هجویری ذیل عنوان