ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ ] (اِخ ) ژرژ لرد. نام شانسلیه ٔ انگلستان در زمان سلطنت شارل دوم و ژاک دوم . مولد بسال 1648 در آکتن و وفات بسال 1689 م . در حومه ٔ لندن .
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ رُ ] (اِخ ) اِدمُن امه فلورانتن . هنرپیشه ٔ درام و نقاش فرانسوی . مولد مگنله (اوآز) بسال 1804 و وفات در سن پیر-له -نمور بسال 1895 م .
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ رُ ] (اِخ ) ماتیو اگوست . مورّخ فرانسوی . مولد پاریس بسال 1820 و وفات در بی اِور بسال 1895 م .
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِ رُ ] (اِخ ) اتین فرانسوا. نام پزشک و شیمی دان فرانسوی . متولد بسال 1672 در پاریس و متوفی بسال 1731 م .
ژفریلغتنامه دهخداژفری . [ ژِرُ ] (اِخ ) گوستاو. نام ادیب و نقاد فرانسوی . مولد بسال 1855 م . در پاریس .
جفریلغتنامه دهخداجفری . [ ج َ ] (ص نسبی )شخصی را گویند که علم جفر داند. || (اِ) معرب کفری که پوست بهار خرمای ماده باشد. (برهان ).
ژفری دلانگلیلغتنامه دهخداژفری دلانگلی . [ ژُ رُ دُ ] (اِخ ) نام سفیرانگلیس به دربار غازان خان ایلخان مغول . (ترجمه ٔ ادبیات ایران تألیف برون ج 3، از سعدی تا جامی ص 46).
ژفری سن هیلرلغتنامه دهخداژفری سن هیلر. [ ژُ رُ س َ ل ِ ] (اِخ ) اتین . نام طبیعی دان فرانسوی . متولد در اتامپ بسال 1772 و متوفی به پاریس بسال 1844 م . وی در بیست ویک سالگی به استادی حیو
ژفری دلانگلیلغتنامه دهخداژفری دلانگلی . [ ژُ رُ دُ ] (اِخ ) نام سفیرانگلیس به دربار غازان خان ایلخان مغول . (ترجمه ٔ ادبیات ایران تألیف برون ج 3، از سعدی تا جامی ص 46).
ژفری سن هیلرلغتنامه دهخداژفری سن هیلر. [ ژُ رُ س َ ل ِ ] (اِخ ) اتین . نام طبیعی دان فرانسوی . متولد در اتامپ بسال 1772 و متوفی به پاریس بسال 1844 م . وی در بیست ویک سالگی به استادی حیو
هانری اوللغتنامه دهخداهانری اول . [ ی ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) (1068-1135م .) پادشاه انگلستان . چهارمین و جوانترین پسر ویلیام اول (گیلوم فاتح ) فاتح انگلستان (1027-1087م .) و پادشاه آن کشو
هانری دوملغتنامه دهخداهانری دوم . [ ی ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (1133-1189م .) پادشاه انگلیس ، پسر ژرفری پلانتاژنت ، کنت آنژو بود. مادرش ماتیلدا دختر هانری اول بود. وی در سال 1133 م . به دن