ژبلغتنامه دهخداژب . [ ژِ ] (اِخ ) ریچارد کلاورهوز. نام دانشمند انگلیسی عالم زبان و ادبیات یونان (1841 - 1905 م .).
جبلغتنامه دهخداجب . [ ج َب ب ] (ع مص ) غلبه کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بریدن . (قطر المحیط). || خادم کردن . (تاج المصادر زوزنی ). برآوردن خصیه . (منتهی الارب ) (
جبلغتنامه دهخداجب . [ ج ُب ب ] (اِخ ) چاههائی است در وسط وادی که آنرا جب یوسف گویند. و جب ایضاً در دیار ضباب است . و جب عمیره نزدیک قاهره است حاجیان و عساگر در آنجا منزل میکنن
ژبالغتنامه دهخداژبا. [ ژِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای به افریقای غربی در گینه ٔ پرتقال که به اقیانوس اطلس ریزد.
ژبرلغتنامه دهخداژبر. [ ژُ ب ِ ] (اِخ ) پیر آمده امیلین پرب . نام خاورشناس رحاله ٔ فرانسوی و عالم فاضل جغرافیا (1779 - 1847 م .). وی جغرافیای ادریسی را به زبان فرانسه در دو جلد
ژبونلغتنامه دهخداژبون . [ ژُ ] (اِ) نفع. سود. رباخواری (از مجعولات شعوری است و صحیح کلمه ربون است ).
ژبهارتلغتنامه دهخداژبهارت . [ ژِ ] (اِخ ) اِمیل . ادیب فرانسوی . مولد نانسی بسال 1839 و وفات بسال 1908 م . مؤلف آثاری نیکو راجع به ایتالیای عهد تجدّد .
ژبالغتنامه دهخداژبا. [ ژِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای به افریقای غربی در گینه ٔ پرتقال که به اقیانوس اطلس ریزد.
ژبرلغتنامه دهخداژبر. [ ژُ ب ِ ] (اِخ ) پیر آمده امیلین پرب . نام خاورشناس رحاله ٔ فرانسوی و عالم فاضل جغرافیا (1779 - 1847 م .). وی جغرافیای ادریسی را به زبان فرانسه در دو جلد
ژبونلغتنامه دهخداژبون . [ ژُ ] (اِ) نفع. سود. رباخواری (از مجعولات شعوری است و صحیح کلمه ربون است ).
ژبهارتلغتنامه دهخداژبهارت . [ ژِ ] (اِخ ) اِمیل . ادیب فرانسوی . مولد نانسی بسال 1839 و وفات بسال 1908 م . مؤلف آثاری نیکو راجع به ایتالیای عهد تجدّد .