ژان دانتیوشلغتنامه دهخداژان دانتیوش . [ یُش ْ ] (اِخ ) ملقب به اسکلاستیک بطریق قسطنطنیه از 564 تا 578 م .
ژان دانتیوشلغتنامه دهخداژان دانتیوش . [ یُش ْ ] (اِخ ) وقایعنگار و مورخ بیزانسی که به احتمال برخی در اوائل قرن هفتم میلادی میزیسته است . او را تاریخی است عمومی که در آن وقایع تاریخ را
ژان دپانتیورلغتنامه دهخداژان دپانتیور. [ دُ ی ِوْرْ ] (اِخ ) برادرزاده ٔ ژان سوم دوک برتانی و زن شارل دوبوآ.
ژانلغتنامه دهخداژان . (اِخ ) مورخ فرانسوی در قرن دوازدهم میلادی . او را آثار بسیاری به زبان لاتین است .
ژآنلغتنامه دهخداژآن . [ ژِ ] (اِخ ) سلسله ٔ جبال واقعه در شمال بوهم منشعب از الب . نام این کوه به آلمانی ریزن گبیرگ و به زبان چک کرکنوشه است .
ژان دپانتیورلغتنامه دهخداژان دپانتیور. [ دُ ی ِوْرْ ] (اِخ ) برادرزاده ٔ ژان سوم دوک برتانی و زن شارل دوبوآ.
خاورشناسیلغتنامه دهخداخاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا
دانتونلغتنامه دهخدادانتون . [ تُن ] (اِخ ) (ژرژ - ژاک ) از رجال مشهور دوره ٔ انقلاب فرانسه است . وی 1759 م . در قصبه ٔ آرسیس سور اوب متولد شد و تا سال 1791 به اشاره ٔ شاه وکیل بود
بیووارنلغتنامه دهخدابیووارن . [ ی ُ رِ ] (اِخ ) ژاک نیکولا. (1756 - 1819 م .) انقلابی فرانسوی که در انقلاب فرانسه فعالیت داشت و عضو کنوانسیون و کمیته ٔ امنیت عمومی بود. برضد دانتون