ژالابرلغتنامه دهخداژالابر. [ ب ِ ] (اِخ ) شارل فرانسوا. نام نقاش فرانسوی متولد در نیم بسال 1819 و متوفی بسال 1901 م .
پهلوبَرside loaderواژههای مصوب فرهنگستانافرازهای که قادر است از پهلو بارگُنجهای واگنهای باری و کفیها را بارگیری و تخلیه و در محوطۀ بندر جابهجا کند
دانج البرلغتنامه دهخدادانج البر. [ ن َ جُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب )حب الراسن . حب راسن جبلی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
خیری البرلغتنامه دهخداخیری البر. [ ری یُل ْ ب َرر ] (ع اِمرکب ) خزامی . (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ).
رمان البرلغتنامه دهخدارمان البر. [ رُم ْما نُل ْ ب َرر ] (ع اِ مرکب ) رمان بری . درختی است که به درخت انار ماند و کوچکتر از او، حب قلقل دانه ٔ وی است و مغاث بیخ اوست . (الفاظ الادویه ). جلنار ذکر. (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). رجوع به حب القلقل شود.
شارل آلبرلغتنامه دهخداشارل آلبر. [ ب ِ ] (اِخ ) جانشین شارل فیلکس . وی بسال 1798 م . در شهر تورن تولد و به سال 1849 م . وفات یافت .بسال 1832 م . پادشاه ساردنی (جزیره ای در دریای مدیترانه ) شد و در