ژئوفرهنگ انتشارات معین(ژِ) [ فر. ] (پیش .) از عناصر زبان علمی به معنی «زمین » است . «ژئوپلیتیک »، «ژئولوژی ».
جعولغتنامه دهخداجعو. [ ج َع ْوْ ] (ع اِ) توده ٔ پشک گوسفند و شتر و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گل . خاک به آب سرشته . طین . || کون . دبر. مقعد. (از اقرب الموار
geophysicsدیکشنری انگلیسی به فارسیژئوفیزیک، زمین فیزیک، متخصص ژئو فيزيك، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین