26 فرهنگ

5789 مدخل


چین

čin

تا و شکن در پارچه، لباس، پوست بدن، مو، پوستۀ زمین، یا چیز دیگر؛ تا؛ شکن؛ شکنج؛ چروک.
⟨ چین آوردن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین افتادن: (مصدر لازم) به‌وجود آمدن تا و شکن در چیزی.
⟨ چین انداختن: (مصدر لازم) = ⟨ چین دادن
⟨ چین برداشتن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین خوردن: (مصدر لازم) = ⟨ چین افتادن
⟨ چین دادن: (مصدر متعدی) به‌وجود آوردن تا و شکن در چیزی.

۱. آژنگ، اخمه، چروک
۲. تا، لا
۳. تاب، شکن، شکنج، فر، کرس
۴. شیار، خط
۵. چینه، قشر، لایه

china, fold, frill, furrow, wrinkle, pucker, rumple, shirring, tuck