چیز زیبافرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، اثر هنری، آفریده، اثر، آیت، شاهکار، بهترینِ نوعِ خود جواهر، گوهر زیبای شگفت، لعبت طبیعت زیبا، باغ، بوستان، پارک جنگلی، گلزار، دشت سرسبز، آ
لعیاواژهنامه آزاداز زیبا رویان بهشتی بهشتیان هر وقت بخواهند به چیز زیبایی بنگرند به لعیا می نگرند سنگ قیمتی نام یکی از فرشتگان گوهر،چیزى ارزشمند به معنی خجسته و زیباروست.
زاهیلغتنامه دهخدازاهی .(ع ص ) اسم فاعل از زها یزهو، زهواً، روی و هر چیز زیبا و درخشان . (اقرب الموارد). زاهر. بهی . مقابل کدرو تیره . (القاموس العصری ، عربی - انگلیسی ). آنچه می
عین الکماللغتنامه دهخداعین الکمال . [ ع َ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) چشم زخم ، یعنی نظری که به چیز زیبا و خوش ضرر برساند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). چشم بد. چشم حسود.
گلفرهنگ انتشارات معین(گُ) [ په . ] (اِ.) 1 - عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگ های تغییر شکل یافته به وجود آمده است . گل ممکن است سلول های هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و ی