چگالش بوزـ اینشتینBose-Einstein condensationواژههای مصوب فرهنگستانتراکم جمعیت حالت پایه برای سامانهای از بوزونهای تمایزناپذیر در دمایی پایینتر از دمای بحرانی
چگالۀ بوزـ اینشتینBose-Einstein condensateواژههای مصوب فرهنگستانآنچه از فرایند چگالش بوزـ اینشتین حاصل میشود
چاله حوض بازلغتنامه دهخداچاله حوض باز. [ ل َ / ل ِ ح َ / حُو ] (نف مرکب ) کسی که در چاله حوض شنا میکند. آنکه شنا کردن میداند و میتواند در چاله حوض شناوری نماید. شناگر ماهر. آنکه در آب ب
چگالش مویینهایcapillary condensationواژههای مصوب فرهنگستانچگالش بخار برجذبیده در درون حفرات برجذبنده
چگالش واگشتیretrograde condensationواژههای مصوب فرهنگستانچگالش فاز بخار یک مخلوط هیدروکربن در ناحیۀ بحرانی و در تماس با فاز مایع آن هنگامی که فشار در دمای ثابت کاهش یابد یا دما در فشار ثابت افزایش یابد
چگالۀ بوزـ اینشتینBose-Einstein condensateواژههای مصوب فرهنگستانآنچه از فرایند چگالش بوزـ اینشتین حاصل میشود
بورلغتنامه دهخدابور. (ص ) سرخ . (ناظم الاطباء). سرخ قرمزرنگ . (فرهنگ فارسی معین ). روباه . اسب . سرخ قهوه ای . سانسکریت «ببهرو» (سرخ قهوه ای ، قهوه ای )، اوستا «بوره » . اساساً
چاللغتنامه دهخداچال . (اِ) چاله . گودال . مغاک . حفره . گودی . گوی و مغاکی را گویند که درآن توان ایستاد یعنی زیاده بر دو گز نباشد. (برهان ). گودال بود و آن را چاله نیز گویند. گ
پتانسیل رویینشpassivation potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیلی متناظر با بیشینۀ چگالی جریان فعال یا جریان آندی بحرانی یک الکترود که رفتار فعال ـ رویین از خود بروز میدهد متـ . پتانسیل رویین اولیه primary passive p