تالخزهلغتنامه دهخداتالخزه . [ ] (اِخ ) دهی است اندر میان کوه نهاده بر سرحد میان چکل و خلخ و بدریای اسکول نزدیک است و [ اهل آن ] مردمانی جنگی و شجاع و دلاورند. (حدود العالم چ تهران
چکللغتنامه دهخداچکل . [ چ ِ ک ِ ] (اِخ ) تلفظی دیگر از چگل که نام شهری است در ترکستان . رجوع به چگل شود.
چغللغتنامه دهخداچغل . [ چ ِ غ ِ ] (اِ) گل و لای که چکل هم گویند. (انجمن آرا) (آنندراج )(رشیدی ). گل و لای باشد و آن را چکل هم نامند. (جهانگیری ). مبدل چکل ، بمعنی گل و لای . (ا