چکشیmartelé (fr.), hammeredواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمانهکشی که در آن نوازنده صداها را با یک خیز قوی و کوتاه، بدون برداشتن کمانه از روی سیم، در انتهای صداها اجرا میکند
چکشی باپاشنهmartelé au talon (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمانهکشی که در آن نوازنده صداها را با یک خیز قوی و کوتاه، بدون برداشتن کمانه از روی سیم و با استفاده از قسمت نزدیک به محل گرفتنِ کمانه، در انتهای صداها اج
علفبُر چکشیflail mowerواژههای مصوب فرهنگستانعلفبُری مجهز به تیغههای دوّار که هرکدام در یک صفحۀ افقی یا حول یک محور افقی با سرعت زیاد میچرخد
چکش نشانهگذاریmarking hammerواژههای مصوب فرهنگستانچکشی برای نشانهگذاری درختان که طرح مشخصی از اعداد و حروف دارد که بهوسیلۀ سازمان جنگلها تعیین شده است
خارآسpin millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی مشابه آسیای چکشی، با یک چرخانه و ایستانۀ خاردار، که به جای چکش، خارهای ثابت و متوالی دارد متـ . آسیای خاری
مسهفرهنگ انتشارات معین(مَ سِّ) (اِ.) قسمی چکش که زرگران به کار برند. ؛ ~آغو چکشی است که کف آن محدب است . ؛ ~چهارسو چکشی است چهار پهلو. ؛ ~هوله (حوله ) قسمی چکش .