235 مدخل
برخورد کرده – برخورد سطحی،آرام و آهسته
۱برخورد کردن ۲به هدف اصابت کردن ۳مماس بودن
(دَ) (مص ل .) سرما خوردن ، ناخوش شدن .
۱دم کننده ی چای
تفاله ی چای
زمینی که در آن چاله و گودی باشد
چرایی، شوند
چاییش
چایوتا
چرایی، جسمانیت، هستی جسمانی، جسم، بدن
چپایی