چچلغتنامه دهخداچچ . [ چ َ ] (اِ) چوبی باشد پنج شاخ مانند پنجه ٔ دست و دسته ای هم دارد که غله ٔ کوفته را بآن بباد دهند. (برهان ) (آنندراج ). ابزاری چوبین و پنج شاخ مانند پنجه ٔ
چچفرهنگ انتشارات معین(چَ) (اِ.) 1 - چنگگِ چوبی که با آن غلة کوفته باد دهند تا دانه از کاه جدا شود. 2 - غربالی که با آن غله پاک کنند.
چچفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. چهارشاخ که با آن خرمن کوفته را به باد میدهند تا کاه از دانه جدا شود.۲. غربال.
چچ هزارهلغتنامه دهخداچچ هزاره . [ ] (اِخ ) مؤلف انجمن آرا وصاحب آنندراج نویسند: «نام بلوکی است از توابع کابل که مشتمل بر سی چهل قریه است . هوایش گرم و سازگار وآبش خوشگوار است و اند
چچ هزارهلغتنامه دهخداچچ هزاره . [ ] (اِخ ) مؤلف انجمن آرا وصاحب آنندراج نویسند: «نام بلوکی است از توابع کابل که مشتمل بر سی چهل قریه است . هوایش گرم و سازگار وآبش خوشگوار است و اند