چپ رولغتنامه دهخداچپ رو. [ چ َ رَ / رُو ] (نف مرکب ) تندرو. آنکه دنبال افکار چپی رود. کسی که در طریق مخالفت با رژیم کشور یا سیاست دولت گام بردارد. رجوع به چپ و چپ روی شود.
چپ روفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کسی که به راه چپ برود؛ آنکه از راه راست منحرف شود.۲. (سیاسی) تندرو؛ کسی که افکار دست چپی داشته باشد و در طریق مخالفت با رژیم کشور یا سیاست دولت گام بردارد
چپ رویلغتنامه دهخداچپ روی . [ چ َ رَ ] (حامص مرکب )تندروی . پیروی از افکار چپ . در صف مخالف رژیم و سیاست عمومی کشور بودن . رجوع به چپ و چپی و چپ رو شود.
چپ رویلغتنامه دهخداچپ روی . [ چ َ رَ ] (حامص مرکب )تندروی . پیروی از افکار چپ . در صف مخالف رژیم و سیاست عمومی کشور بودن . رجوع به چپ و چپی و چپ رو شود.
راتیبورلغتنامه دهخداراتیبور. [ ب ُ ] (اِخ ) قصبه ای است در جنوب شرقی پروس در ناحیه سیلزی در ولایت «اویلن » و در 68هزارگزی جنوب شرقی «اوپلن » در ساحل چپ رودخانه ٔ «اُدِر» و درکنار ر