چورنلغتنامه دهخداچورن . (اِخ ) دهی است از دهستان کجور از آبادیهای مازندران و استرآباد. (مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 148).
چورنلغتنامه دهخداچورن . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپر بخش مرکزی شهرستان نوشهر. دارای 555 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصولاتش غلات و ارزن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
چورنواژهنامه آزاددر ابتدا چوزن بود،بعد به چورن تغییر یافت.چوزن به معنی چوب زن ،کسی که با چوب از خود دفاع میکند نام یک چشمه در روستای کندر است.
ویریونvirion, viral particle, virus particleواژههای مصوب فرهنگستانویروس در مرحلهای از چرخۀ زندگی خود که در محیط خارج از یاخته در بدن یافت میشود و الزاماً شامل مادۀ ژنی و پوشه است
پورنلغتنامه دهخداپورن . [ ن َ ] (اِخ ) و اما نهرنلن بر تامران هنسمارگ سموهک پورن گذرد و ایشان همگی صلحاء و پاکان از شرّند. (ماللهند بیرونی ص 131).
پیورنلغتنامه دهخداپیورن . [ رَ ] (اِخ ) نام حوضی قرب کوه موسوم به «نیل » در هندوستان . (ماللهند بیرونی ص 128) .
گورنلغتنامه دهخداگورن . [ رَ ] (اِخ ) مرکز بخش مربیهان از ناحیه ٔ پونتی وی (در فرانسه ) که 56000 تن جمعیت دارد. کلیسایی از قرن 15 و 16 م . در این شهر باقی است . معدن سنگ لوح نیز دارد.