26 فرهنگ

11209 مدخل


ترجمه مقاله

چوب زدن

۱. به چوببستن، کتک زدن، ترکه زدن، فلک کردن، به فلکبستن، چوبکاری کردن
۲. حراج کردن، تعیین کردن، قیمت گذاشتن (در حراجی)

baste, flog, switch, thrash, trounce