چوبدستلغتنامه دهخداچوبدست . [ دَ ] (اِ مرکب ) چوبدستی . چوبی که در دست گیرند. دستوار. عصا. تعلیمی (یادداشت مؤلف ). عصا و تعلیمی . (ناظم الاطباء) : خداوند خانه برجست و چوبدستی برد
دست چوبلغتنامه دهخدادست چوب . [ دَ ت ِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه است از دست راست و آن در خطاب بر نابینایان بی قاید که بیراه شوند گفته شود یعنی به طرف دستی که عصا در آن است و
دست چوبلغتنامه دهخدادست چوب . [ دَ ] (اِ مرکب ) چوبدست . چوبدستی . (آنندراج ). چوبی که هنگام راه رفتن به دست گیرند. (ناظم الاطباء). عصا.