چهارگاهفرهنگ انتشارات معین( ~.) (اِمر.) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که جنبة حماسی و پهلوانی دارد.
چهارگاهلغتنامه دهخداچهارگاه . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. در 36هزارگزی جنوب مهاباد و 4هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد به سردشت واقع است کوهستان
چهارگاهلغتنامه دهخداچهارگاه . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان . در 18 هزارگزی سنقرو هزارگزی باختر راه فرعی گردکانه واقع است . 120 تن سکنه
چهارگاهلغتنامه دهخداچهارگاه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ چهارم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن چهار خال کعبتین باید. چهارخان . چارخان . رجوع به شش گاه و یک گاه شود. (یادداشت
چهارگاهلغتنامه دهخداچهارگاه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب )یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است . دستگاهی است بسیار قدیم و اصیل . این دستگاه جنبه ٔ پهلوانی و حماسی دارد و حرکت و پیشرفت را
چارگاهلغتنامه دهخداچارگاه . (اِ مرکب ) چهارگاه . نام شعبه ای از موسیقی . (غیاث ). اصطلاحی در موسیقی . مقامی از موسیقی . اسم آهنگی از موسیقی . نام دستگاهی در موسیقی ایرانی . نام یک