چهارده هزارلغتنامه دهخداچهارده هزار. [ چ َ / چ ِ دَه ْ هََ / هَِ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) اربععشر الفاً.عددی که از هزار برابر کردن عدد چهارده پیدا شود.
چهاردهگویش اصفهانی تکیه ای: čârde طاری: čârde طامه ای: čârdeh طرقی: čârde کشه ای: čârdeh نطنزی: čârdeh
چهاردهلغتنامه دهخداچهارده . [ چ َ / چ ِ دَه ْ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد اصلی میان سیزده و پانزده . ده بعلاوه ٔ چهار. رجوع به چارده شود.- ماه شب چهارده یا چهارده شب ؛ ب
چهاردهلغتنامه دهخداچهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) از قرای استرآباد است . خالصه ٔ دیوان از سه رشته قنات آبیاری میشود. (از مرآت البلدان ج 4 ص 298). از دهات سدن رستاق (مازندران واسترآ
تجریشلغتنامه دهخداتجریش . [ ت َ ] (اِخ ) مرکز بخش شمیران شهرستان تهران است که در چهارده هزارگزی شمال تهران قرار دارد. دامنه ای است سردسیر و ده هزار تن سکنه دارد. آب آن از قنات و
هندیجانلغتنامه دهخداهندیجان . [ هَِ ] (اِخ ) از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان خرمشهر. دارای چهارده هزار تن سکنه است . این بخش در جنوب خاوری خرمشهر واقع و شامل هشت دهستان است به نام چم
تاج آبادلغتنامه دهخداتاج آباد. (اِخ ) دهی جزءدهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک 14 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین چهارده هزارگزی راه آن عمومی ، کوهستانی ، سردسیر دارای 294 تن سکن
تازه کندلغتنامه دهخداتازه کند. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه است که در چهارده هزارگزی شمال خاوری نقده و 1000گزی جنوب شوسه ٔ نقده بمهاباد واقع است .
تپه نوشیروانلغتنامه دهخداتپه نوشیروان . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ذهاب شهرستان قصر شیرین است که در چهارده هزارگزی شمال سرپل ذهاب و کنار راه فرعی به اویسی واقع است ، دشتی گرمسی