چنداللغتنامه دهخداچندال . [ چ َ ] (اِ) شخصی است که نجاستهاو پلیدیها را پاک کند، و او را بعربی «کناس » و در هند «حلال خور» گویند. (برهان ). بزبان هندی معنی اصلی آن فرومایه ترین مر
چنداللغتنامه دهخداچندال . [ چ َ ] (اِخ ) (چندال بهور) نام یکی از بزرگان و متهوران هند که قلعه ٔ «آسیی » درتصرف وی بوده است . (از تاریخ یمینی ص 415 و 416).
چندالفرهنگ انتشارات معین(چَ)(اِ.) نام طبقه ای پست در هند که به کارهای پست و تمیز کردن شهرها می پردازند.
چندالهلغتنامه دهخداچنداله . [ چ َ ل َ ] (اِخ ) نام قلعه ای در هندوستان . صاحب مجمل التواریخ در این باره آورده است : «... در سال 1170 برای مرتبه ٔ پنجم احمدشاه بجانب لاهور رفت ...
چندالهلغتنامه دهخداچنداله . [ چ َ ل َ ] (اِخ ) نام قلعه ای در هندوستان . صاحب مجمل التواریخ در این باره آورده است : «... در سال 1170 برای مرتبه ٔ پنجم احمدشاه بجانب لاهور رفت ...
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) نام یکی از طبقات چهارگانه که بواسطه ٔ پستی نژاد مشهورند و به ترتیب عبارتند از: «هادی »، «دوم »، «چندال » و «بدهتو». و آنان به کارهائی از قبیل پاکی
گلوسیدهالغتنامه دهخداگلوسیدها. [ گْلو / گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) ترکیباتی هستند که از هیدرولیز آنها الدهیدوستن های چندالکلی تولید گردد. این ترکیبات را سابقاً به نام هیدراتهای کربن مینام
کناسلغتنامه دهخداکناس . [ ک َن ْ نا ] (ع ص ، اِ) آنکه خاشاک خانه روبد و آن را به فارسی هندوستان خاکروب گویند. (آنندراج ) (غیاث ). خاکروب . (مهذب الاسماء) (دهار). آنکه چاه مبرز پ