چله شوییواژهنامه آزادشغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر
چلی کردنلغتنامه دهخداچلی کردن . [ چ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دیوانگی یا کودکی کردن . خل خلی کردن . خلبازی درآوردن . کارهای ابلهانه و سفیهانه کردن . و رجوع به چلی شود.
چلیلغتنامه دهخداچلی . [ چ ِ ] (حامص ) به معنی حمق و بی عقلی . (غیاث ازجهانگیری ) (آنندراج ). خلی . چلمنی . احمقی و دیوانگی ، ابلهی . سفاهت . و رجوع به چلی کردن شود. || بعضی به
چلیلغتنامه دهخداچلی . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 11 هزارگزی جنوب باختری لنده و 72 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بهبهان واقع است . ک
ساوهلغتنامه دهخداساوه . [ وَ ] (اِخ ) شهر قدیم مرکز شهرستان ساوه است . این شهر در 50 درجه و 18 دقیقه ٔ طول شرقی گرینویچ و 35 درجه و یک دقیقه ٔ عرض شمالی در ارتفاع 960 متر در 140
چله شوییواژهنامه آزادشغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر