تأتبلغتنامه دهخداتأتب . [ ت َ ءَت ْ ت ُ ] (ع مص )آماده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || پوشیدن اِتب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به تأتیب شود. || سخت
غُلْفٌفرهنگ واژگان قرآندر غلافها - در پرده ها پوشيده شده ها (جمع کلمه اغلف است و اغلف به معناي چيزي است که در پردههائي پوشيده شده باشد و قلب اغلف قلبي است که پردههائي بر آن افتاده باش
زدنلغتنامه دهخدازدن . [ زَ دَ ] (مص ) پهلوی ، ژتن و زتن از ریشه ٔ ایرانی قدیم : جتا، جن . اوستا: گن (بارتولمه 490) (نیبرگ 258). پارسی باستان ریشه ٔ: اَجَنَم ، جَن (کشتن ). هندی
آنلغتنامه دهخداآن . (ضمیر، ص ) اسم اشاره بدور، چنانکه «این » اسم اشاره به نزدیک است . ج ، آنان ، آنها. و گویند آنان مخصوص بذوی الروح و آنها در غیرذوی الروح و هم در ذوی الروح م
بازوندیلغتنامه دهخدابازوندی . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 42 هزارگزی جنوب سپیددشت و در 42 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ فرعی خرم آباد به کوهد