چشمه کبودلغتنامه دهخداچشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان که در 20 هزارگزی جنوب باختری هرسین و 2 هزارگزی گنجوان واقع است . کوهستانی و سردسیر است
چشمه کبودلغتنامه دهخداچشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان که در 18 هزارگزی باختر قصبه ٔبهار بین شوسه ٔ کرمانشاه و کردستان واقع ا
چشمه کبودلغتنامه دهخداچشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه . بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 23 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و یک هزارگزی شمال شوسه ٔ روانسر و
چشمه کبودلغتنامه دهخداچشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، که در 21 هزارگزی شمال باختری نورآباد و 3 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آب
چشمه کبودلغتنامه دهخداچشمه کبود. [ چ َ م َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 42 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد واقع است . دامنه و سردسیر است و 183 ت
چشمهلغتنامه دهخداچشمه . [ چ َ /چ ِ م َ / م ِ ] (اِ) جائی که آنجا آب جوشد و روان شود. (برهان ). بمعنی چشم-ه ٔ آب معروف است . (انجمن آرا). چشمه ٔ آب که منبع آب است . (آنندراج ). آ
چم کبودلغتنامه دهخداچم کبود. [ چ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام که در 18 هزارگزی جنوب خاوری آبدانان ، کنار راه مالرو ایلام به آبدانان واقع است . کوهستانی و گرم
نظرویس جوبلغتنامه دهخدانظرویس جوب . [ ن َ ظَرْ وَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان . نام دیگر این ده چشمه کبود است . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ا
خاصعلیلغتنامه دهخداخاصعلی . [ ع َ ] (اِخ ) مرکز بخش صالح آباد است این مرکز بنام ده صالح آباد یا خاصعلی معروف است و اما صالح آباد یکی از بخشهای ده گانه ٔ شهرستان ایلام است و حدودش
صالح آبادلغتنامه دهخداصالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) بخش صالح آباد یکی از بخشهای ده گانه ٔ شهرستان ایلام و حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : ازطرف شمال به بخش چوار، از طرف جنوب به بخش مهر
سیل کبودلغتنامه دهخداسیل کبود. [ س ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دالوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد. دارای 208 تن سکنه . آب آن از چشمه ٔ سیل کبود. محصول آنجا غلات ، لبنیات و پشم