چشمه بریجردلغتنامه دهخداچشمه بریجرد. [ چ َ م َ ب ِ ج ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «بعضی این چشمه را چشمه بزنجرد هم گفته اند و بهرحال در حوالی گنجه واقع است . و از وقایع این محل
چشمهلغتنامه دهخداچشمه . [ چ َ /چ ِ م َ / م ِ ] (اِ) جائی که آنجا آب جوشد و روان شود. (برهان ). بمعنی چشم-ه ٔ آب معروف است . (انجمن آرا). چشمه ٔ آب که منبع آب است . (آنندراج ). آ
خداویردیلغتنامه دهخداخداویردی . [ خ ُ وِ ](اِخ ) وی دلاک و حمامی بود از اهل قزوین که شاهزاده ٔحیدرمیرزای صفوی فرزند شاه عباس اول را بقتل آورد. توضیح آنکه بر اثر جنگهای متمادی با عثم
چشمه پرلغتنامه دهخداچشمه پر. [ چ َ م َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربیرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 42 هزارگزی شمال الیگودرز و 10 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ اراک به دورود
چشمه درگاهلغتنامه دهخداچشمه درگاه . [ چ َ م َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 51 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز کنار راه قلعه ٔ هومه به آرپناه واقع
چشمه سلطانلغتنامه دهخداچشمه سلطان . [ چ َ م َ س ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 58 هزارگزی جنوب خاور الیگودرز، کنار راه مالرو آرپناه به چشمه ریزا
چشمه مرواریدلغتنامه دهخداچشمه مروارید. [ چ َ م َ م ُرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 45 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 9 هزارگزی الیگودرز خاور راه