26 فرهنگ

1454 مدخل


ترجمه مقاله

چسباندن

časbāndan

۱. وصل‌ کردن و پیوند کردن دو چیز به‌وسیلۀ ماده‌ای چسبناک.
۲. نسبت دادن اتهامی به کسی.
۳. خود را به کسی علاقمند یا وابسته نشان دادن.

متصل کردن، وصل کردن، پیوند زدن، چسبانیدن

affix, attach, attachment, fasten, glue, jam, plaster, post, stick