چرم گیلهلغتنامه دهخداچرم گیله . [ چ َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) قسمی درخت جنگلی از تیره ٔ درختان گیلاس ، گوجه و آلبالو، از نوع «پرونوس » و از گونه ٔ «لوروسراسوس » که در آستارا بدین نام
چرمیلهلغتنامه دهخداچرمیله . [ چ َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آبادبخش دیواندره شهرستان سنندج که در 11هزارگزی شمال خاوری حسین آباد و 8هزارگزی خاور شوسه ٔ سنندج به سقز واقع است
چرم لیوهلغتنامه دهخداچرم لیوه . [ چ َ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) در طالش ، چرم گیله را نامند. نامی که در طوالش به جل که نوعی درخت جنگلی است دهند. رجوع به چرم گیله و جل شود.
کرزالغارلغتنامه دهخداکرزالغار. [ ک َ رَ زُل ْ ] (ع اِ مرکب ) غار گیلاس . جل . جله . جلی . چرم لیوه . چرم گیله . (لغت نامه ذیل جل ). این کلمه ترجمه است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به جل
غارگیلاسیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدرختی جنگلی از تیرۀ گلسرخیان با برگهای ساده و شفاف، گلهای خوشهای سفید، و میوۀ سیاهرنگ که آن را بهصورت زینتی نیز میکارند و حاوی مادهای سمی است؛ جل؛ جله؛ ج
سینَه وَنِّ سگگویش بختیاریسینهبند سگ (سگِ گلّه به هنگام حمله اگر چند متر فاصله داشته باشد،اولین ضربه را با سینه به دشمن مىزند. بدین سبب او را به سینهبندىمجهز مىکنند که از چند لایه چرم ضخ
خذروفلغتنامه دهخداخذروف . [ خ ُ ] (ع اِ) بادفره که بازیچه ٔ کودکان از چرم مدور باشد. (ناظم الاطباء). ج ، خذاریف . بادبرک . بادفَرَه . بادفَرَک . فِرفِره . (یادداشت بخط مؤلف ). چ