چرخزاد کشیدهprolate cycloidواژههای مصوب فرهنگستانچرخهزادی که در ایجاد آن فاصلۀ مرکز دایرۀ غلتان از نقطۀ رسمکنندۀ خم بزرگتر از شعاع دایره باشد
چرخزادcycloidواژههای مصوب فرهنگستانمکان هندسی نقطهای ثابت بر روی محیط یک دایره، وقتی آن دایره در طول خط راستی میغلتد، بدون آنکه بلغزد
چرخزاد کوتاهcurtate cycloidواژههای مصوب فرهنگستانچرخهزادی که در ایجاد آن فاصلۀ مرکز دایرۀ غلتان از نقطۀ رسمکنندۀ خم کوچکتر از شعاع دایره باشد
رانش چرخزادcycloidal drive, Voith-Schneider drive, cycloidal propulsion, Voith-Schneider propulsionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ رانش در شناورها که در آن، بدون نیاز به سکان، بلافاصله میتوان با تغییر جهت رانش، شناور را چرخاند
چرخبادلغتنامه دهخداچرخباد. [ چ َ ] (اِ مرکب ) چرخ سبکی که بوسیله ٔ باد به حرکت آید. دَموک . (مهذب الاسماء). || گردباد. بادهای بسیار شدید که دور خود میچرخد.
کالسکهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. اتاقکی چرخدار برای حمل مسافر که توسط یک یا چند اسب کشیده میشود.۲. وسیلۀ نقلیۀ کوچک چرخدار برای حمل نوزادان.
کفی 3trailer 4واژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای سکومانند و چرخدار برای حمل کالا که با اتصال به کشنده جابهجا میشود
لنگرفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آهن و زنجیر بسیارسنگین که کشتی را با آن از حرکت بازمیدارند.۲. آلتی که از ساعتهای دیواری آویزان میکنند و با تکان خوردن متناوب آن چرخهای ساعت به حرکت در
چرخفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. وسیلهای مدور با حرکت دورانی که دور محور خود میچرخد: چرخ درشکه، چرخ گاری، چرخ اتومبیل.۲. هر نوع وسیلۀ مکانیکی دستی یا موتوری دارای حرکت چرخشی: چرخ خیاطی، چر
گَنداییsepsisواژههای مصوب فرهنگستانوجود ریزاندامگانهای چرکزاد یا بیماریزا یا زهرابههای آنها در خون یا سایر بافتها متـ . پلشتی