چرب و چپوللغتنامه دهخداچرب و چپول . [چ َ ب ُ چ َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، چرب و چیل . چرب و چیلی . بیشتر به اطفالی گویند که غذای چرب خورده ، لب ها و اطراف دهان را به چرب
چرب و چپوللغتنامه دهخداچرب و چپول . [چ َ ب ُ چ َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، چرب و چیل . چرب و چیلی . بیشتر به اطفالی گویند که غذای چرب خورده ، لب ها و اطراف دهان را به چرب
چرب و چیللغتنامه دهخداچرب و چیل . [ چ َ ب ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) آلوده به چربی . روغن آلوده . چرب ناک . چرب و چپول .