چرباندنلغتنامه دهخداچرباندن . [ چ َ دَ ] (مص ) چربانیدن . افزودن مبلغ یا مقدار چیزی . زیاد کردن مقدار جنس را هنگام وزن کردن بقدری که وزن جنس بیشتر از میزان مقرر شود. افزودن جنسی را
چرباندنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. افزودن؛ بر مقدار چیزی افزودن.۲. هنگام وزن کردن جنس مقدار آن را زیاد کردن که بیش از میزان مقرر شود.
چراندنگویش اصفهانی تکیه ای: bečerni طاری: černây(mun) طامه ای: čârnâɂan طرقی: čarnâymun کشه ای: čarnâymun نطنزی: čârnâɂan
چسباندنگویش اصفهانی تکیه ای: bečasbeni طاری: čawsnây(mun) طامه ای: časbenâɂan طرقی: čawnâymun کشه ای: čawnâymun نطنزی: časbenâɂan
چربانیدنلغتنامه دهخداچربانیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) چرباندن . زیادت کردن . افزودن وزن چیزی را هنگام وزن کردن . سنگین تر از وزن مقرر کشیدن . زیاد کردن بهره و سهم کسی هنگام قسمت کردن . ز