26 فرهنگ

657 مدخل


چراگاه

čerāgāh

هر‌ زمینی که دارای آب و علف باشد و حیوانات علف‌خوار را در آنجا بچرانند؛ جای چریدن حیوانات علف‌خوار؛ علفزار؛ مرتع؛ چرا‌جای؛ چرازار؛ چراخوار؛ چراخور؛ چرام؛ چرامین.

باده، چراخور، چراگه، چرام، چرامین، علفچرا، راود، علفزار، کشتزار، کنام، مرتع، مرغ، مرغزار

grassland, grazing (la, pasture, range