چایدانلغتنامه دهخداچایدان . (اِ مرکب ) یا چایدون در تداول عامه . جای نگه داشتن چای خشک . ظرفی که چای خشک را در آن نگاه دارند.
اریقان چایدانلغتنامه دهخدااریقان چایدان . [ اَ ] (اِخ ) (ظ.از مغولی اریقون تسایدام ، به معنی شیر خالص ) موضعی از مغولستان . رجوع بجامعالتواریخ رشیدالدین فضل اﷲ چ بلوشه ج 2 ص 565 متن و 58
چایخانهفرهنگ انتشارات معین(نِ) (اِمر.) محلی برای عرضة چای و نوشیدنی های معمولی دیگر و غالباً به همراه قلیان و غذا به مشتریان در مکان های عمومی .
caddiesدیکشنری انگلیسی به فارسیcaddies، توپ تنیس، لو لو، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، شبح، پسر کهتر، پیشخدمت
caddieدیکشنری انگلیسی به فارسیکاددی، توپ تنیس، لو لو، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، شبح، پسر کهتر، پیشخدمت
caddyدیکشنری انگلیسی به فارسیکاددی، توپ تنیس، لو لو، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، شبح، پسر کهتر، پیشخدمت