چاپیدهلغتنامه دهخداچاپیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) نعت مفعولی از چاپیدن . چاپیده شده . غارت شده ، به یغمارفته .
چاپیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهیغما بردن، تاراج کردن، چپاول کردن، چپو کردن، غارت کردن، لاشیدن، غارتیدن ۲. لخت کردن، دزدیدن، تالان کردن
چائیدهلغتنامه دهخداچائیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) سرماخورده . زکام کرده .زکام زده . مزکوم . مضئود. || سخت سردشده .
چاپیدنلغتنامه دهخداچاپیدن . [ دَ] (مص جعلی ) (مصدر جعلی از چاپماق ترکی ). غارتیدن . تالان کردن . تاراج کردن . غارت کردن . چپاول کردن . بچاپ بچاپ و غارت و چپاول همه کسی و غیرمنتظم