بالوعةدیکشنری عربی به فارسیچاه مستراح , زهکش , ابگذر , زهکش فاضل اب , اب کشيدن از , زهکشي کردن , کشيدن (با يا) , زير اب زدن , زير اب , اب رو , فاضل اب , جوي , شيار دارکردن , اب رودار کردن
چاه مبرزلغتنامه دهخداچاه مبرز. [ هَِ م َ رَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) نوعی از مستراح که آن را در هند «متداس » گویند. (آنندراج ). چاه مستراح . چاه مبال : از بهر اخ و تف تو چاه مبرزچو
چاه کنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کسی که پیشهاش کندن چاه یا لایروبی کاریز است؛ چاهکن؛ مقنی.۲. کسی که چاه مستراح را خالی میکند. Δ بیشتر در معنای دوم استفاده میشود.